ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ردپا: پیام انسانی، رمز موفقیت در جشنواره‌های جهانی است اسکار سینمای اسپانیا نامزدهای خود را معرفی کرد برج میلاد، کاخ چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (٢ دی ١۴٠٣) استوری رضا کیانیان در واکنش به بستری‌شدن محمدعلی موحد و آلودگی هوا + عکس صوت | دانلود آهنگ جدید بهرام پاییز با نام مادر + متن صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
سرخط خبرها

یادی از محمدرضا آقاسی، شاعر آیینی مذهبی که با شعرخوانی‌های حماسی اش به نامی ماندگار در میان شاعران آیینی تبدیل شد | بر منبر روضه‌های منظوم

  • کد خبر: ۱۷۲۷۵۹
  • ۱۴ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۲
یادی از محمدرضا آقاسی، شاعر آیینی مذهبی که با شعرخوانی‌های حماسی اش به نامی ماندگار در میان شاعران آیینی تبدیل شد | بر منبر روضه‌های منظوم
لحن حماسی و گیرای مرحوم آقاسی مخاطبان گوناگون را از اقشار مختلف تا شنیدن مصرع پایانی مجذوب خود می‌کرد و آنچه او را در میان دیگرشاعران آیینی زمانش متمایز کرد، نفوذ و تأثیر بسزای او بر اقشار فرودست جامعه بود که در هر کوی و برزنی نوارکاست‌ها و سی دی‌های شعرخوانی او را دست به دست می‌کردند

شهرآرانیوز؛ یوسفعلی میرشکاک روایت می‌کند: «آن وقت‌هایی که مسئول شعر در روزنامه کیهان بودم، یک روز محمدرضا آقاسی آمد آنجا. شعرهایش را ارائه کرد. من نگاهی کردم و پاره اش کردم و انداختم توی سطل آشغال بغلی. آن روز‌ها خیلی تند برخورد می‌کردم، با همه خلایق. اما او بر خلاف خیلی‌ها که ناراحت می‌شدند، خندید و گفت: خب مثل اینکه این اشعار هنوز مالی نیست! چه کار باید بکنم؟ گفتم: تا کجا می‌تونی بیای؟ گفت تا قیامت... و آمد نشست پای کلاس‌های ساختار شعرم و تا دوسه سال پیش از درگذشتش، همچنان گه گداری به دیدنم می‌آمد...»

تسلط او به وزن‌ها و لغات و معانی، هنگامی که با شور و شعور و عواطف تلفیق شد، انقلابی در شعر آیینی ایجاد کرد که حالا کمترکسی از اهالی دهه‌های ۶۰ و ۷۰ هست که شعرخوانی‌های او را نشنیده باشد.

لحن حماسی و گیرای او مخاطبان گوناگون را از اقشار مختلف تا شنیدن مصرع پایانی مجذوب خود می‌کرد و آنچه مرحوم آقاسی را در میان دیگرشاعران آیینی زمانش متمایز کرد، نفوذ و تأثیر بسزای او بر اقشار فرودست جامعه بود که در هر کوی و برزنی نوارکاست‌ها و سی دی‌های شعرخوانی او را دست به دست می‌کردند و بعد‌ها بسیاری از شاعران نوپا، به تقلید و دنباله روی از سبک و ساختار و لحن آقاسی برخاستند.

محمدرضا آقاسی که گرایش به اشعار مذهبی را مدیون پدری بود که قرآن تدریس می‌کرد، نخستین اشعارش را در سیزده چهارده سالگی با مضامین اجتماعی شروع کرد و شخصیت دغدغه مندش تا آنجا در سرنوشتش اثرگذار بود که درنتیجه اختلافات عقیدتی با معلمان و نظام آموزشی پیش از انقلاب اسلامی، از ادامه تحصیل انصراف و سیل انتقادات تحمیلی جامعه را به سازش با محیط هنجارشکن آموزشی ترجیح داد.

او که از سال ۱۳۵۵ به عضویت انجمن‌های ادبی درآمده بود، فعالیت رسمی اش را در حیطه شاعری از سال‌های نخستین آغاز جنگ تحمیلی شروع کرد و همچنان که برای دفاع به جبهه‌های جنگ می‌رفت، با خلق اشعار حماسی و ارزشی، باعث تهییج رزمندگان می‌شد. عناصر و اصول مذهب ازجمله مضامین رایج در اشعار او بود که با تأکید بر آزادی و عدالت و استقلال نیز بار‌ها بر آرمان‌های انقلاب اسلامی در قالب اشعار اعتراضی اشاره می‌کرد.

زبان ساده اشعار او تا زمانی که با قلب دردمند و مهر به اهل بیت (ع) توأم می‌شد، پیوند محکم و کم نظیری را با عامه مردم برقرار می‌کرد و سطح کشش و توجه عموم افراد جامعه را به شعر آیینی بیشتر می‌کرد. محمدرضا آقاسی که نام کوچکش را وام دار شفاعت حضرت رضا (ع) بود و بیماری سخت ماه‌های نخست تولدش را به مدد امام هشتم از سر گذرانده بود، درحالی که ۴۶ سال بیشتر نداشت، به تاریخ سوم خرداد سال ۱۳۸۴ درگذشت و هزاران بیت سراسر ارادت به اهل بیت (ع) را در قالب سه دیوان «شیعه نامه»، «بر مدار عشق» و «حق نمک» از خود به یادگار گذاشت و رفت.

مروری بر چند بیت به یادماندنی از مرحوم آقاسی در مدح امیرالمؤمنین (ع) و حضرت ولی عصر (عج)

یا علی شام غریبان را ببین

ساقی امشب باده از بالا بریز / باده از خم خانـــه مولا بریز‌ای انیس خلوت شب‌های من / می‌چکد نام تو بر لب‌های من
یا علی درویش و صوفی نیستم / فاش می‌گویم که کوفی نیستم
یا علی شام غریبان را ببین / مردم سردرگریبان را ببین
گردش گردونه را بر هم بزن / زخم‌های کهنه را مرهم بزن

کاش که همسایه ما می‌شدی‌

ای دوسه تا کوچــه ز مــا دورتر / نغــمــه تو از همــه پرشــورتــر
کاش که این فاصله را کم کنی / محنــت این قافلــه را کم کنی
کاش که همسایه ما می‌شدی / مایــه آســایــه ما مــی شــــدی
هرکه به دیدار تو نائل شود / یک شبــه حلال مسائــل شود
نام تو بردم لبم آتش گرفت / شعله به دامان سیاوش گرفت

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->